ستايشستايش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 17 روز سن داره

ستایش فرشته کوچولوی ما

ثبت نوشته هاي قبلي

1391/4/25 10:35
208 بازدید
اشتراک گذاری

امروز ميخوام چيزايي رو كه قبل از درست كردن اين وبلاگ واسه خودم يادداشت كرده بودم اينجا ثبت كنم، سعي ميكنم عين همون جمله ها رو همونطور مختصر بيارم اينجا چون نشون دهنده احساسيه كه همون موقع داشتم.....

چهارشنبه ٤ خرداد ٩٠: عشق کوچولوی من از اول هفته خنده هاش صدادار و همراه با جیغ زدن شده ، تعداد صداهایی هم که درمیاره زیادتر شده

دوشنبه ٩ خرداد ٩٠ : دیگه گریه هاش هم همراه جیغ زدنه ، مدت طولانی صدا درمیاره و آواز میخونه

سه شنبه ١٠ خرداد ٩٠ : امروز بعدازظهر ستایش کوچولوی من بالاخره بعد از چند روز تلاش در ٣ ماه و ١٤ روزگی تونست برگرده روی شکمش یا به اصطلاح غلت بزنه ........الهی مامان فدات

پنجشنبه ٢٣ تیر ٩٠: امروز که حاضر شدیم بریم خونه حمید اینا ( واسه دیدن مبینا کوچولو که چند روز پیش به دنیا اومده ) یهو دیدم ستایش وقتی تو بغل محمد هست هی دستشو دراز میکنه و گریه میکنه که بیاد بغلم .....برام خیلی جالب بود!!

 سه شنبه ٢٨ تیر ٩٠: امروز ستایشم برای اولین بار در ٥ ماه و ١ روزگی به تنهایی نشست البته هنوز نمیتونه کاملا تعادلش رو حفظ کنه  سقوط میکنه!!

دوشنبه ٣ مرداد ٩٠ : امروز متوجه شدم که ستایش کوچولوی ما داره دندون در میاره ، یه سفیدی کوچولو روی لثش دیدم..... ٢تا دندون پیش پایین

چهارشنبه ٢٦ مرداد ٩٠ : امروز ستایش خوشکلم بالاخره موفق شد یکمی سینه خیز بره جلو، الهی قربونش برم، خیلی ذوق زدم کرد

سه شنبه ٥ مهر ٩٠ : دختر کوچولوی ما تازگیا دس دسی کردن یاد گرفته وقتی بهش میگیم دس دسی کن دستای کوچولوشو بهم میزنه

چهارشنبه ٩ مهر ٩٠ : امروز عشق کوچولوی من در ٧ ماه و ١٠ روزگی برای اولین بار تونست چهار دست و پا بره البته چند وقتی بود که به حالت چهاردست و پا می ایستاد ولی نمیتونست بره جلو....امروز موفق شد.......هورااااااااا

شنبه ١٦ مهر ٩٠ : دندون پیش کناری بالا (سمت چپ) ستایش امروز دراومد

یکشنبه ١٧ مهر ٩٠ : امروزم دندون بیش میانی بالا (سمت راست ) دراومد کنارش هم خیلی متورمه ، طفلکی واسه همین شبا همش با گریه بیدار میشه ، دندونا اذیتش میکنن

سه شنبه ١٩ مهر ٩٠ : یکی دو روزیه که دخترکم موقع دس دسی کردن کاملا دستشو میزنه کف اون یکی دستش ، الهی قربونش برم که خودشم به جای ما میگه : د...د.....د

شنبه ٢٣ مهر ٩٠ : وای خدا امروزم دیدم اون یکی دندون پیش میانیش رو درآورده ، فکر کنم دیروز دراومده، بیخود نیست که طفلکی اینقدر اذیت میشه فعلا که این سه تا رو تقریبا با هم دراورده....

یکشنبه ٢٤ مهر ٩٠ : این روزا وقتی ستایش صدای موزیک میشنوه مثلا از تلویزیون شروع میکنه به عقب و جلو رفتن چه در حالت نشسته چه در حالت چهار دست و پا، اینجوری میرقصه الهی مامان فداااااااااش

جمعه ٦ مهر ٩٠ : ستایش کوچولوی ما وقتی یه جایی رو میگیره و می ایسته برای چند لحظه ای هم دستاشو ول میکنه و تعادلشو حفظ میکنه ....در واقع بدون نگه داشتن می ایسته

شنبه ٧ مهر ٩٠ : امروز اون یکی دندون پیش ستایش من دراومد.

سه شنبه ١٠ مهر ٩٠ : چند وقتی هست که پرنسس خانوم ما میگه بابا البته بعضی وقتها هم مخفف می کنه و میگه باب! گه گداری هم می گه ماما ، ولی امروز چند بار خیلی واضح گفت ماما..... الهی قربونش برم که حسابی دلمو برد با این ماما گفتنش

چهارشنبه ١١ مهر ٩٠ : دختر کوچولوی من الان دیگه صدای زنگ آیفون رو میشناسه و وقتی زنگ میزنن به در نگاه میکنه و میگه : بابا یا باب .... با صدای زنگ تلفن هم ذوق میکنه و میگه بابا .....قربونش برم که فکر میکنه هر کی زنگ میزنه باباشه!!!.........از آشغال جمع کردنش هم که دیگه چی بگم؟ وقتی یه چیزی از زمین پیدا میکنه اول یکمی نگاش میکنه بعد میزارتش توی دهنش و میگه : مم!! و وقتی که من میخوام ازش بگیرم دهنشو محکم می بنده و به من لبخند میزنه!! وقتی هم که از دهنش درمیارم و بهش میگم : اخ ، میگه : مم ...... بازم میگم : اخ ، اونم باز میگه : مم ..... و این ماجرا ادامه پیدا میکنه .....

دوشنبه ٢٣ آبان ٩٠ : پرنسس کوچولوی ما از امروز بای بای کردنو یاد گرفته

جمعه ١٨ آذر ٩٠ : ستایش کوچولوی ما از امشب تونست بدون کمک بایسته ، البته قبلا هم چند بار اینکارو انجام داده بود ولی مدت زمانش خیلی کم بود.

شنبه ١٧ دی ٩٠ : ستایش من این روزا دیگه با گرفتن لبه مبل و دیوارا و بقیه وسایل تقریبا به همه جای خونه سرک میکشه و اینجوری با کمک اونا راه میره

دوشنبه ١٩ دی ٩٠ : امشب ستایش خوشکل من چند قدم اول زندگیشو در ده ماه و ٢٢ روزگی برداشت....دو قدم ....وای که چقدر ذوق کردم ......باورم نمیشد دو قدم اومد و پرید تو بغلم........ خدایا شکرت ،خدایا همیشه پشت و پناهش باش

یکشنبه ٢٥ دی ٩٠ : از امروز ستایش به رقصیدنش یه حرکت جدید اضافه کرده! قبلا فقط با صدای آهنگ عقب و جلو میرفت ولی از امروز دستای کوچولوشو هم تکون میده و از مچ می چرخونه ! الهی قربون دستاش برم من

دوشنبه ٣ بهمن ٩٠ : امشب ستایش خوشکلم یه دفعه شروع کرد به راه رفتن(چند بار سه چهار متری راه رفت)، الهی که قربون اون قدمای کوچولوش، وای که چقدر من و مهدی ذوق کردیم اصلا باورم نمیشد اشک از چشام سرازیر شد.............راستی امروز یکی دیگه از دندوناش هم دراومده (پیش کناری پایین سمت چپ )

پنجشنبه ٢٧ بهمن ٩٠: امروز یه ساله شدی عزیز دلم ......درباره امروز توی یه پست جدا مینویسم

جمعه ٤ فروردین ٩١ : چند وقتیه که  اینا رو ازش می پرسم بهم نشون میده

میگم موهات کو؟ موهاشو میگیره و با خنده میگه مو یا بو! و یا دهن و چشم و پا و انگشت و شکمش

بهش میگم ستایش گریه کن ، دستشو میگیره جلوی صورتش و صدای گریه درمیاره (اوووووووو) قربونش برم که عاااااشق این کارشم

صدای هاپو رو هم بلده.......هاپ

١٣ فروردین ٩١ : امروز که از سیزده بدر برگشتیم خونه دیدم که بلهههههه ٤ تا دندون تخت (کرسی )ستایش خانوم ما باهم در اومده البته یه قسمتاییش و هنوز کامل نشده

٢٠ فروردین ٩١ : امروز یاد گرفته که بهش می گم ستایش پی پی کردی ؟ دماغشو میگیره و میگه : پیففف!!! .........ضمنا ستایش عاشق هاپو شده و به هر حیوونی میگه هاپو از مورچه گرفته تا فیل !!!

١١ اردیبهشت ٩١: خوشکل کوچولوی ما یاد گرفته میگه عزیزم......azizaaaa و ياعلي .....آعيي

15 ارديبهشت 91 : امروز دو تا دندون نيش بالاش هم درومد

13 خرداد 91 : امروزم دو تا دندون نيش پايينش درومد.........يعني الان ديگه دختر كوچولوي من 16 تا مرواريد كوچولوي سفيد تو دهنش داره.....و فكر كنم تا يه مدتي از دندون جديد خبري نيست

                                                                                                     

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)