سفر و خبر بد........
٢٠ تير راه افتاديم سمت شمال
شب تولد مبينا بود
واي كه چقدر به شما دو تا وروجك خوش گذشت
(بعدا عكساي تولدو ميزارم اينجا!) ............. عكسها اضافه شددد
فرداش به اتفاق خاله حليمه و عمو مجتبي رفتيم توسكا
دو روزي اونجا بوديم .....كه خوش گذشت
خاله اينا يكشنبه عصر برگشتن
ما هم به خاطر خبر بدي كه شنيديم دوشنبه راه افتاديم سمت شاهرود
خدايا نميدونم چه حكمتي تو كارته كه ما دركش نميكنم
اما دخترعمه عزيزم رفت و دو تا بچه كوچيكش بي مادر شدن
خيلي غصه دارم
مخصوصا واسه پسر كوچيكه ش كه تقريبا همسن توئه دخترم
دلم براش خونه
خدايا خودت مراقبشون باش
خودت كمك كن زود فراموش كنن
خدايا من خيلي خوشبختم كه هنوز اين فرصتو دارم كه دخترمو محكم تو بغلم بگيرم، بوش كنم و ببوسمش
خدايا شكرت به خاطر همه چيز ...
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی