ستايشستايش، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره

ستایش فرشته کوچولوی ما

به روايت تصوير

1392/4/18 8:24
711 بازدید
اشتراک گذاری

اين اولين اثر چشم چشم دو ابرويي كه خلق كردم البته مال الان نيستا توي تاريخ عكس هم معلومه مال اواسط بهمن سال 91 ......... مامان الان دلش خواسته بزاره!

 اينجام دارم آرد بازي ميكنم!

البته آخراش ديگه خرابكاري شروع شد مامان ترجيح داد همه رو جمع كنه!

 

 

نترسين بابا ......آلبالو خوردم......خيلي هم خوشمزه بود!

 

خببب ميخوايم بريم پارك آب و آتش ...هورااااااااا

 

سوار شين كه حركت كنيم!

نزاشتن من رانندگي كنم .......باورشون نميشه كه من بلدم!

 به به بريم آب بازي.........

 البته فقط يه دور از توي آبا رد شدم و هدفي جز خيس كردن لباسام نداشتم!

 

بعدش مامان لباسامو عوض كرد و رفتيم اسب سواري

 

و بعدشم كمي با بابا توپ بازي كردم

 

و  موقع برگشتن دوباره رفتم تو آب ..........ايندفعه ديگه خيس خيس شدم .......ديگه هم لباسي نبود كه بخوام عوض كنم بنابراين همونطور خيس مامان يه ملافه پيچيد دورم و رفتيم خونه

 

اما خداييش اون آب بازي كجا و اين آب بازي كجااااااااااااا؟؟البته عكس از توي آب ندارم چون مامان و بابا هم كنارم بودن و نشد كه عكس بگيرن اما خيلي كيف داد مخصوصا اينكه دريا آروم نبود و هي موج ميزد و من كيف ميكردم البته سردي آب هم مزيد بر علت شده بود !!!!!!!!( اينا عكساي سفر دو روزه شماله)

 

ادا در می آوریمممممممم....

 

شن بازی و ورزش با بابا

اينجام حاضر شدم كه بريم بيرون

 

و دوباره دريا ......... ايندفعه با مبينا اينا رفتيم ........ هرچند كه مامان و زن دايي نميخواستن كه ما بريم توي آب ......... اما ما بالاخره  به هر ترفندي بود تا كمر خيس شديم نیشخند

  حسن ختام

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

فهیمه و صدرا
18 تیر 92 12:27
خاله فدات بشه
خیلی عکسهات ناز بودن
البته ناز هستی که عکسها هم ناز می افتن عزیز خاله

حسابی خوش گذروندی
فدای ژستات
من اعتماد دارم میدونم از مامانی بهتر رانندگی میکنی خاله
بی خیال
بیا مشهد ماشین خودمون و بردار عزیز دلمممممممممم


مرسييييييييييييييييييييي خاله جون بوس

ثريا
18 تیر 92 12:31
قربونش بشم چه ماهي شده



مرسي خاله جونش
مامان النا
18 تیر 92 12:40
به به دلمون شمال خوااااااست عجیببببببببببب
افسون مامان یونا
18 تیر 92 15:39
وای وای فدای خنده هاش.با اون تیپ خوشگلش.
چقدر اونجا که میره مهمونی جیگر شده.مثل خانوما شده واقعا.بووووووووووووووووووووس


ممنون خاله افسانه